دوست عزیزم....

 همیشه وقتی می خواهم ببینمت درست در همان لحظه نگاهم به زمین میخکوب می شود و در جواب کلام تو دهانم تنها به لبخندی بسنده می کند. ای کاش می شد حرف های ذهن مرا بدانی و بخوانی. تنها در آن هنگام است که می توانستی بفهمی تا چه حد برای من عزیزی ... 

دوست عزیزم....

 همیشه وقتی می خواهم ببینمت درست در همان لحظه نگاهم به زمین میخکوب می شود و در جواب کلام تو دهانم تنها به لبخندی بسنده می کند. ای کاش می شد حرف های ذهن مرا بدانی و بخوانی. تنها در آن هنگام است که می توانستی بفهمی تا چه حد برای من عزیزی ... 

عاشق....

عاشق                           عاشق تر

نبود در تار و پودش           دیدی گفت عاشقه عاشق

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه دیدار این خونه

فقط  خوابه ، تو که رفتی هوای  خونه تب داره  ،  داره  از درو دیوارش غم

عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ،  بیا بر گرد تا ازعشقت

نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی رفت ودل ما رو سوزوندش

حیات خونه دل می گه درخت ها همه خاموشن، به جای کفتر و  گنجشک  کلاغای

سیاه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابیده  توی  دنیای خاموشی  ،   دیگه  ساعت رو

طاقچه شده کارش فراموشی  ،  شده کارش فراموشی  ،  دیگه  بارون  نمی

باره  اگر چه  ابر سیاه  ،  تو که  نیستی  توی  این خونه ،   دیگه  آشفته

بازاریست  ،  تموم  گل ها  خشکیدن مثل خار بیابون ها ،  دیگه  از

رنگ  و رو رفته ، کوچه و خیابون ها ،،، من گفتم و یارم گفت

گفتیم و سفر کردیم،از دشت شقایق ها،با عشق گذرکردیم

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداری، عشقو

به فراموشی ،چند روزه تو می سپاری

گفتم که تو می دونی،سرخاک

تو می میرم ، ولی

تا لحظه مردن

نمی گیرم

دل از

تو